بهنظر من کودکان توانیاب روحهای بزرگی داشتهاند که انتخاب کردهاند در این جسمهای نحیف و ضعیف بیایند. شاید خیلی از کسانی که میگویند دل دیدن این کودکان معصوم و بیحرکت را ندارند از رنج بینهایتی که آنها هر لحظه میبرند غمین و دلشکسته هستند. وقتی میبینند یک دختر یا پسر کودک همه عمرش را محکوم به ماندن روی تخت است و کاری از دست آنها برنمیآید. من هم مانند خیلی از این افراد در نخستین برخورد بسیار ناراحت شدم. غم بزرگی به دلم آمد وقتی میدیدم یک کودک تنها اختیاری که دارد تکان دادن محدود دستوپاهایش است، ولی با خودم قرار مهربانی گذاشتم.
تعامل داشتن با معلولان ذهنی یعنی صحبت کردن با آنها، گوش دادن به حرفهایشان، نوازش کردن آنها و کنارشان ماندن. امیدوارم همهمان این قرار را با خود بگذاریم که هفتهای یک ساعت مهربانی داشته باشیم. حال خوبی را با کسانی که تشنه محبت ما هستند به اشتراک بگذاریم و بالاترین نمره را به خود بدهیم. صد البته که هر کار نیکویی، باید دلی باشد و هیچ اجباری در کار نیست
شهرآرانیوز| من در طول چهل سال زندگیام لذتهای زیادی را تجربه کردهام. انواع هیجانهای دریایی و هوایی که احساس سرخوشی به انسان میبخشند. با وجود تجربه کردن بیشتر تفریحاتی که در ابعاد زندگی مادی ما انسانها، عمیقترین خندهها، شادیها و شادمانیها را برایم به ارمغان آوردهاند اگر بپرسند در لذتهای زندگی بالاترین نمره را به کدام بخش میدهی پاسخم آن لحظههایی است که در کنار تخت کودکان معلول ذهنی ساز زدهام. وقتی که آن بچهها دستهایشان را تکان میدهند و لبخند میزنند. هیجان درونی من در آن وقت با قدرت هزاران بمب اتم برابری میکند.
کد خبر 95956
نظر شما